لیلی بامن است

شعر متن قصه

لیلی بامن است

شعر متن قصه

یکی همیشه هست عاشق منه

یکی همیشه هست که عاشق منه
نگام که میکنه پلک نمی زنه
تنهاست خودش ولی تنهام نمیزاره
دریا که چیزی نیست عجب دلی داره
با گریه هام میاد غمامو حل کنه
نزدیک میشه تا منو بغل کنه
از آسمون شب خیلی پایین تره
درو که واکنی خدا پشت دره
چشمامو بستم از کنارش رد شدم
چشماشو بست تا نبینه بد شدم
هر کاری میکنم ازم نمگیذره
حسی که بین ماست از عشق بیشتره
نامهربونی با دلم نمی کنه
به هیچ قیمتی ولم نمیکنه
یه قطره اشکمو که میدرخشه باز
بهونه میکنه منو ببخشه باز
چشمامو بستم از کنارش رد شدم
چماشو بسته تا نبینه بد شدم
حسی که بین ماست از عشق بیشتره
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد